دو روزی میشه همکار بایگانیمون رفته مرخصی و تا اخر تعطیلات هم نمیاد من و الهام (هم اتاقی دومم)تو بایگانی مشغول صحبت و یافت پرونده بودیم که شنیدیم مدیر هر دومون رو احظار کردند خب دروغ چرا با کمی ترس رفتیم پیششون ولی خدا رو شکر خبرها خوش بود قرار شده من و الهام از این اتاق بریم یه اتاق دیگه و من بسیار شادمان تو دلم میخوندم " بر این مژده گر جان فشانم رواست " البته الهام کارهاش کمی بیشتر میشه ولی از دید من این هم میتونه شروع اتفاقات بهتری براش باشه چون صد در صد الهام منبع

مشخصات

تبلیغات

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

هر چی بخوای هست ↜هنوز هم من↝ دانلود آهنگ جدید شاد واگویه های دل با "خودم"... DIGIKALA خرید اینترنتی آموزش نصب ردیاب موتورسیکلت بهترین پیچ و مهره های ایرانی برند آرتا خرید عمده و بی واسطه عاشقانه ها